Persian Dictionary EN-FA

Work in Progress …

ما از ترک کردن ساختمون منع شده بودیم abandon – tark (kardan) ترک
همسایه ما به تازگی تهویه هوا نصب کرده A/C – tahvie-ye havā تهویه هوا
در خصوص برنامه جدید بازاریابی about – (dar) khosus خصوص

بابت قبول شدنش توی دانشگاه about – bābat بابت

accept – paziroftan پذیرفتن

پذیرش مخاطبانم به سخنرانیم  acceptance – paziresh (qalbuli) پذیرش

پلیس به صورت تصادفی شلیک کرد accident – tasādof تصادف

برای این موقعیت انجام بدی accomplish – enjām انجام

به اشتباه به قتل متهم شده accused – motaham متهم

حقوقم اضافه شده addition – ezāfeh اضافه

اعتراف كردن که پولها رو دزدیدن admit – e’terāf (kardan) اعتراف

مزایای زیادی توی تنها زندگی کردن هست advantage – mazāyā مزایا

آغاز ماجراجوییم به دور دنیا adventure – mājorāju ماجراجو

من یه کم نصیحت لازم دارم advice – nasihat نصیحت

ایروبیک کار میکنه aerobics – ayerobik ایروبیک

affection – mohebbat محبت

کرم ضد آفتاب against – zedd ضد

مأمور گمرک/ همسایه من مأمور اف بی آیه agent – ma’mur مأمور

خیلی از عقیدههاش موافق نیستم agreed – movāfeq موافق

کل ساختمون نابود شد all – kohl کل

all in all – dar kol در کل

اگرچه حال خوبی نداشت، رفت سرکار although – agarcheh اگرچه

although – bā vojud inkeh با وجود اینکه

به ارتفاع ده هزار متر پرواز میکنیم  altitude – ertefa’ ارتفاع

میزان جرم amount – mizān  میزان

دکترها به من بیهوشی داده بودن anesthetic – bihushi بیهوشی 

حتی بیشتر عصبانی شد angry – asabāni عصبانی

که برای شغل درخواست دادن apply – dar-khast dādan درخواست دادن

ظاهراً گربش توی آتیش مرده بود apparently – zāherān ظاهراً

یه وقتی باهات تماس میگیرم appointment – tamās (gereftan) تماس

من واقعاً قدردانی میکنم appreciate – qadredāni (kardan) قدردانی

هیچ کدوم ازاونها مناسب نبودن  appropriate – monāseb مناسب

پدر و مادرش کاری که اون کرده رو تأیید نمیکنن approve – ta’yid تأیید

با یکی ازهمسایههاش جرو بحث داشت argument – joru bahs جرو بحث

مقاله ای که من برای کلاس نوشتم article – maqāleh مقاله

انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده as if – ingār que انگار که

چیزها برای بیکارها چندان آسون نیس as much as – chandān چندان

به محض اینکه امکانش باشه بره دکتر.  as soon as – (beh) mahz-inkeh محض  

من واقعاً متحیر بودم astonished – motahayer متحیر  

نگرشش نسبت به شغلش خیلی مثبته attitude – negaresh نگرش

کار جدیدش تا حد زیادی جذاب بود attractive – jazzāb جذاب

مقامات هنوز درباره علت انفجار گیج هستن authorities – moqāmāt مقامات

aware – (be …) agāhi (dashtan) آگاهی